جدول جو
جدول جو

معنی مشکل گشا - جستجوی لغت در جدول جو

مشکل گشا
آنکه یا آنچه مشکلی را بگشاید و کار دشواری را آسان سازد
تصویری از مشکل گشا
تصویر مشکل گشا
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مشکل گشایی
تصویر مشکل گشایی
آسان کردن مشکلات و مسلط گشتن بر کارهای دشوار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشکل گذار
تصویر مشکل گذار
راهی که عبور از آن دشوار باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشکل گشای
تصویر مشکل گشای
گره گشای آسان کننده
فرهنگ لغت هوشیار
حل مشکلات و آسان کردن کارها: ز کوی مغان رخ مگردان که آنجا فروشند مفتاح مشکل گشایی. (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آجیل مشکل گشا
تصویر آجیل مشکل گشا
آجیلی مرکب از هفت جزء (پسته، فندق، مغز بادام، نخودچی، کشمش، خرماخارک، توت خشکه) که برای رفع مشکل نذر کنند و بخرند و میان هفت نفر متدین تقسیم کنند
فرهنگ فارسی معین